بی انگیزه مطلق :قبول بشم که چی بشه؟

کنکور قبول بشم که چی بشه؟ چرا باید این همه درس بخونیم؟ درس خواندن یا رفتن دنبال شغل؟

اصلا من کلی درس خوندم ‌‌تلاش کردم. توی بهترین رشته و بهترین دانشگاه هم قبول شدم. تهش که چی؟ آخرش همه مون قراره بمیریم! چه فرقی میکنه دکتر باشم یا مهندس یا وکیل و روانشناس! اگه این فکرها توی ذهن شما میاد اینو بدونید که شما دچار نوعی خطای شناختی و در نتیجه بی انگیزگی شدید پس در ادامه با ما همراه باشید تا بدونیم با این سبک فکرهامون چیکار کنیم.

درس بخونم که چی بشه؟ خیلی بی انگیزه ام
درس بخونم که چی بشه خیلی بی انگیزه ام ؟

اصلا درس بخونم که چی بشه؟

خیلی ها میگن درس بخون که پولدار بشی. خوب من همین الان هم پول دارم و برای پول داشتن به درس خوندن احتیاج ندارم!خیلی های دیگه میگن درس بخون که دکتر بشی موفق بشی تا در نهایت خوشبخت بشی ولی من خیلی از دکترها رو‌ میشناسم که اصلا خوشبخت نیستند! این که دلیلی درستی نیست. بله بله شما حق دارید این دلایل، دلیل های درستی برای ادامه دادن به درس خوندن نیست پس‌ دلیل درست چیه؟ دلیل درست نوع شناخت و‌ نگاه کردن ما به دنیاست که توی این ویدیو برای شما مطرح کردیم.

دید درست نسبت به وقایع زندگی اصلی ترین راه با انگیزه بودن

ما دو نوع دید نسبت به زندگی داریم: دید مبنی بر خوشبختی و دید مبنی بر معناشناسی. دید مبنی بر معناشناسی یعنی چی؟ بنابر نظر مارتین سلیگمن معنا داشتن در زندگی یعنی: پیدا کردن مفهومی فراتر از خودمون و‌ دلبستن به اون برای داشتن زندگی بهتر. اگه آسون تر بخوام توضیح بدم اگه ما معنای زندگی خودمون رو پیدا کنیم احساس خوشبختی میکنیم و‌ این راه اصلی حس خوب خوشبختی و با انگیزه بودنه!

معنای زندگی خودمون رو چطوری پیدا کنیم؟

برای داشتن معنا اول باید به یه اصل و آرمان بزرگ و‌ ثابت اعتقاد داشته باشیم و در گام بعدی باید برای خودمون دنبال یه هدف باشیم! و در آخر به دنبال تعالی و رشد باشیم.
با طی کردن تمام این گام ها در ساده ترین حالت ممکن برای کسی که میگه یه آرایشگر ازتوی دکتر بیشتر پول درمیاره جواب قانع کننده ای (حداقل برای خودمون) داریم، اینکه کار ما معناهای متفاوتی داره. بنابر نظر ویکتور فرانکلین: اگه معنای درستی توی زندگی خودمون داشته باشیم به راحتی میتونیم کارهای سخت رو انجام بدیم.

لپ کلام: یعنی انگیزه انجام دادن کار های سخت رو داریم:)

چطور مطمئن باشیم با داشتن معنا انگیزه کافی رو به دست میاریم

آزمایشی که ویکتور‌ فرانکلین انجام داد شاهد این قضیه است. ویکتور دو برادر دوقلو رو توی دو تا اتاق مجزا قرار داد و هر کدوم از اون ها رو به شدت کتک میزد برادر اول رو با مفهوم اینکه داریم کنگ فو کار میکنیم و برادر دوم با مفهوم اینکه میخوایم تورو بی دلیل کتک بزنیم چون دلمون میخواد. در انتها روحیه و نتایجی که دو برادر از یک عمل مشترک گرفتند متفاوت بود چرا؟ چون معناهای متفاوتی رو از یک عمل مشترک برداشت کردند.

حالا نوبت شماست معنای زندگی شما چیه ؟ برامون بنویسین! 🙂